روزنامه رای الیوم نوشت: فراتر رفتن مساحت برگزاری رزمایش های ایران از آبهای خلیج فارس به این معنا است که ایران یک ابرقدرت منطقه ای است.


موضوعات مرتبط: ارتش.گنجی در دل ملتاخبار ارتش
برچسب‌ها: اخبار داغ داغ ارتش جمهوری اسلامی رزمایش محمد رسول الله (ص)

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 11 دی 1393 | 18:56 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

سه تا زن توی تصادفی کشته شدن و سه تاشون رفتن بهشت!
دمِ درِ بهشت مامور نگهبان گفت:
شما آزادید هر کاری بکنید ، تنها قانون اینجا اینه که : روی اردک ها پا نذارین!
زنها قبول کردن و رفتن توی بهشت.
خیلی زیبا و سرسبز بود ولی همه جا پر از اردک بود!
همونجا اولین زن پاش رفت روی یه اردک و ازدک له شد...
مامور نگهبان همون لحظه همراه با یه مرد خیلی بدقیافه اومد و گفت :
تو قانون رو نقض کردی و برای تنبیهت باید تا ابد با این مرد بمونی ...


فردا اون روز ، زن دوم پاش رفت روی اردک و مامور نگهبان سریع اومد و همراهش یه مرد زشت دیگه بود و گفت :
توام قانون رو نقض کردی و باید تا ابد با این مرد بمونی برای تنبیه ...


زن سوم که اینا رو دیده بود خیلی ترسید و حواسشو جمع کرد که پاشو روی اردک ها نذاره!
چند ماه همینجوری گذشت که یه روز نگهبان با یه مرد فوق العاده خوش تیپ و زیبا اومد!نگهبان رو به زن کرد و گفت : شما باید تا ابد پیش همدیگه بمونید ...


زن که توی عمرش همچین مردی ندیده بود با ذوق از مرده پرسید :
واااای من نمیدونم چیکار کردم که پاداشم تو هستی ..!


مرده گفت : منم چیزی نمیدونم ! فقط میدونم که یه اردک رو له کردم ...

موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیاردکبهشتزشت

تاريخ : پنج شنبه 11 دی 1393 | 3:35 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 

مرد در حال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر4 ساله اش تکه سنگی برداشته و بروی ماشین خط می اندازد. مرد با عصبانیت دست کودک را گرفت و چند مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود دربیمارستان کودک به دلیل شکستگی های فراوان انگشتان دست خود را ازدست داد. وقتی کودک پدر خود را دید با چشمانی اکند از درد از او پرسید:

پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند؟

مرد بسیار عاجر و ناتوان شده بود نمیتوانست سخنی میگوید ، به سمت ماشین خود بازگشت وشروع کرد به لگد مال کردن ماشین..وبا این عمل کل ماشین را ازبین برد وناگهان چشمش به خراگشیدگی که کودک ایجاد کرده بود خورد که نوشته بود:               (دوستت دارم پدر)..


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیپدرآچاردوست داشتنپسر

تاريخ : پنج شنبه 11 دی 1393 | 3:30 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 

در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه برید.

در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون را نبوسید.

در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نَگید.

و خلاصه …

در برابر کسی که نداره از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالینفی عملمعلولفرزندمجردمعشوق غرور

تاريخ : چهار شنبه 3 دی 1393 | 1:6 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز

بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هیچ نمی دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا میل نداشت
دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
راستی هم که برادر خوب است
گر چه دیر است، ولی فهمیدم
که عزیز است برادر، اگر از دست رود
و سفرباید کرد،
تا بدانی که تو را میخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبی که به جا آوردید
اجرتان پیش خدا
عکس اعلامیه هم عالی بود،
کجی روبان هم،
ایده نابی بود
متن خوبی که حکایت می کرد
که من خوب عزیز
ناگهانی رفتم
و چه ناکام و نجیب
دعوت از اهل دلان،
که بیایند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فامیل عظیمی داریم
رخصتی داد حبیب،
که بیایم آنجا
آمدم مجلس ترحیم خودم،
همه را میدیدم
همه آنهایی،
که در ایام حیات،
نمی دیدمشان
همه آنهایی که نمی دانستم،
عشق من در دلشان ناپیداست
واعظ از من می گفت،
حس کمیابی بود
از نجابت هایم،
و از همه خوبیهام
و به خانم ها گفت:اندکی آهسته
تا که مجلس بشود سنگین تر
سینه اش صاف نمود
و به آواز بخواند:
” مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم”
راستی این همه اقوام و رفیق
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،
دوستانی دارم!


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیمجلس ختمدوستروح

تاريخ : چهار شنبه 3 دی 1393 | 1:3 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

در وجـــود هــــر زن ،
دخـتـربـچـه ای چــهارسـالـه بـبـیـن
کـه از تـو فـقـطــ مـــــهـربـانـی و تـوجـه مـی خـواهـد ،
در آغـوشـش بـگـیـر ، نـوازشـش کـن …
خـیـالـش را راحـت کـن کـه هـسـتـی ، جـایـی نـمـی روی ،
طـوری رفـتـار کـن کـه اطـمـیـن…ـان حـاصـل کـنـد
زن هـای دیـگـر بـرایـت مـــــــهـم نـیـسـتـنـد !!
وقـتـی بـا نـگـرانـی مـسـیـر نـگـاهـت را دنـبـال مـی کـنـد
بـرگـرد و بـه لـبـخـنـدی مــهـمـانـش کـن و بـگـو ، بـه زبــ ـان بـیـاور :
” مـن فـقـطــ تــــــو را مـی بـیـنـم”..


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیزن

تاريخ : چهار شنبه 3 دی 1393 | 1:1 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 

شک دارم که خالق دانه های انار

زندگی مرا بی نظم چیده باشد . . .


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیانارنظم

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393 | 23:50 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

مردی تمام عمر خود رو صرف پول درآوردن و پس انداز کردن نموده و فقط مقداری بسیار اندکی از در آمدش را صرف معاش خود می کرد و در واقع همسر خود را نیز در این مکنت و بدبختی با خود شریک نموده بود.
تا اینکه روزی از روزها او به بستر مرگ افتاد و دیگر برایش مسلم گردید که حتما رفتنی است. بنابراین در لحظات آخر، همسرش را نزد خود خواند. از او خواست در آخر عمری قولی برای او بدهد و آن این بود که تمامی پول هایش را داخل صندوقی گذاشته و در کنار جسد وی در تابوت قرارداده تا او بتواند در آن دنیا آنها را خرج کند. همسرش در حالی که با نگاهی شفقت انگیز به شوهر در حال نزع می نگریست، قسم خورد که به قولش وفا کند.
در روز تشییع و درست وقتی که تمامی مقدمات فراهم شده بود و مامورین گورستان می خواستند میخ های تابوت را بکوبند، زن فریادی کشید و گفت: «صبر کنید یک سفارش او مانده که باید به اجرا بگذارم». سپس کیسه سیاهی را از کیفش بیرون آورده و آن را داخل صندوق کوچک درون تابوت قرار داد.
خواهر خانم که از شرح ما وقع خبردار بود با لحنی سرزنش آمیز به همسر متوفی گفت: «مگه عقل از سرت پریده؟ این چه کاری بود که کردی؟ آخه شوهرت اون پول ها رو چه جوری میتونه تو اون دنیا خرج کنه؟»
زن پاسخ داد: «من فردی با ایمان هستم و قولی را که به همسرم دادم هیچ وقت فراموش نکرده ام. اما برای راحتی او، تمامی پول ها رو به حساب خودم واریز کردم و براش یه چک صادر کردم که بعد از نقد کردنش، بتونه خرجشون کنه».


برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیزنهوشزن باهوشمرد بخیلداستان

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393 | 23:47 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

فرق بین کشورهاى فقیر و غنى در قدمت آن کشورها نیست.
به طور مثال به هند و مصر نگاه کنید که بیش از ٢٠٠٠ سال قدمت دارند ولى فقیرند.
ولى ازسوى دیگر، کشورهاى کانادا، استرالیا و زلاندنو ١۵٠ سال پیش وجود نداشتند ولى امروز جزء کشورهاى پیشرفته و غنى هستند.

  • فرق بین کشورهاى فقیر و غنى در وجود منابع طبیعى نیست.
    به طور مثال، ژاپن را در نظر بگیرید. کشور کوچکى که ٨٠٪ آن کوهستانى است و براى کشاورزى و دامپرورى مساعد نیست امّا دومین اقتصاد دنیا را در اختیار دارد. این کشور مثل یک کارخانه عظیم شناور است که مواد خام از سراسر جهان به آن وارد می‌شود و محصولات صنعتى از آن به سراسر جهان صادر می‌‌‌گردد.
    کشور سوئیس، مثال دیگرى است که در آنجا کاکائو کاشته نمی‌‌‌شود ولى بهترین شکلات‌هاى دنیا را دارد. در این کشور کوچک، فقط ۴ ماه از سال دامپرورى و کشاورزى صورت می‌‌‌گیرد ولى محصولات لبنى با بهترین کیفیت تولید می‌‌‌‌گردد.
  • فرق بین کشورهاى فقیر و غنى در هوش افراد آن‌ها نیست.
    هنگامى که مدیران و کارشناسان کشورهاى غنى با همتاهاى خود در کشورهاى فقیر ارتباط برقرار می‌‌‌‌کنند درمی‌‌‌یابند که تفاوت مهمى از نظر هوشمندى بین آنان نیست.
  • فرق بین کشورهاى فقیر و غنى در رنگ پوست و نژاد نیست.
    مهاجرانى که از کشورهاى فقیر به کشورهاى غنى آمده‌اند به خوبى قدرت خلاقه خود را نشان داده‌اند. 

    پس فرق آن‌ها در چیست؟

    • تفاوت در نگرش و طرز فکر مردم آن‌هاست که طى سال‌ها از طریق آموزش و فرهنگ جا افتاده و شکل گرفته است.
    • تحلیل رفتار مردم در کشورهاى غنى و توسعه یافته نشان می‌‌‌‌دهد که اکثریت مردم آن‌ها از اصول زیر در زندگی‌‌‌شان پیروى می‌‌‌‌کنند:

      1- اخلاقیات، به عنوان یک اصل اولیه
      2- یکپارچگى
      3- مسئولیت‌پذیرى
      4- احترام به قانون و مقررات
      5- احترام به حقوق شهروندان دیگر
      6- عشق به کار
      7- تمایل به پس‌انداز و سرمایه‌گذارى
      8- وقت‌شناسى
      9- تمایل به کارهاى قهرمانانه
    • امّا در کشورهاى فقیر، تنها اقلیت کوچکى از این اصول اولیه در زندگى روزمره‌شان پیروى می‌‌‌کنند.

     

    علت فقیر بودن ما کمبود منابع طبیعى یا ناسازگارى طبیعت نیست.
    علت فقیربودن ما در نگرش و طرز فکر خود ما نهفته است.
    در ما عزم جدّى براى پیروى و آموزش این اصول کارکردى جوامع غنى و توسعه یافته وجود ندارد.
    اگر کشور خود را دوست دارید این مطلب را به دیگران نیز برسانید.


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیغنیفقیرپیشرفت

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393 | 23:39 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیهوشچهرهتصویر

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393 | 23:34 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شیمی
  • وب سمفونی
  • وب قالب بلاگفا
  • وب رفتن