قطره از دریا جدا شد و به دریا پیوست

 

رود گفت : چه سقوطی کرد!

 

ابر گفت : قطره ای دریا شد ، چه صعودی کرد . . .!


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: قطره و دریا

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 2:3 | نویسنده : بانوی پرتقالی |




من حوا


تو آدم

بیا

جهانی دیگر آغاز کنیم

لبخند بزن

بگو سیب


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:54 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

روزی، وقتی هیزم شكنی مشغول قطع كردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو

رودخونه.
وقتی در حال گریه كردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می‌كنی؟

هیزم شكن گفت كه تبرم توی رودخونه افتاده.

 فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. ” آیا این تبر توست؟”

 هیزم شكن جواب داد: ” نه.

فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: ” آیا این تبر توست؟”
 

دوباره، هیزم شكن جواب داد: نه

فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: ” آیا این تبر توست؟”
 

جواب داد: آره. فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و

هیزم شكن خوشحال روانه خونه شد.

یه روز وقتی داشت با زنش كنار رودخونه راه می‌رفت زنش افتاد توی آب.

هیزم شكن داشت گریه می‌كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسید كه چرا گریه می‌كنی؟

اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.

فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟

هیزم شكن فریاد زد” آره ”

فرشته عصبانی شد. ” تو تقلب كردی، این نامردیه”

هیزم شكن جواب داد: اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده.

 میدوونی، اگه به جنیفر لوپز ” نه” میگفتم

تو میرفتی و با آنجلینا جولی می‌اومدی و باز هم اگه به آنجلینا جولی ”نه” میگفتم

 تو میرفتی و با زن خودم می‌اومدی و من هم میگفتم آره.

 اونوقت تو هر سه تا رو به من می‌دادی

اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم،

و به همین دلیل بود كه این بار گفتم آره…


توجیه...


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: توجیه

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:52 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم؛

برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟

خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟

پدرم گفت: وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد!

اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت:

باران احمق...!

  این است معنی مادر

 

پیشانیش را ببوسید

قربان صدقه اش بروید

ﻣــــــــﺎدر را میگویم!

بیایید گاهى هم، براى مادر؛

ﻣـــــــــــــﺎدرى کنیم …!

 

حدیث مهر: امام صادق (ع) فرمود:

 اگر خداوند چیزی کمتر از اُف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می‌کرد و

اُف‌گفتن، از کمترین مراتب عاق‌شدن است. نوعی از عاق‌شدن این است که

انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود)(اصول کافی جلد 2 صفحه)

 

ونیز فرمودند:چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر

خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها مکن، دستهایت را بالای دستهای

آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.(بحارالانوار، جلد 74 صفحه79 )

 

مهر نوشت:

همین الان که این مطلب رو خوندی بدون دلیل این کارو انجام بده :


۱ – اگه مادرت پیشته، ببوسش
۲اگه پیشت نیست، زنگ بزن حالشو بپرس و بوسش کن
۳اگه قهری، آشتی کن
۴اگه از دستت ناراحته ، دلشو به دست بیار
۵اگه در قید حیات نیست، عکسشو ببوس ، بغض نکن و شب جمعه

براش نماز والدین( درمفاتیح الجنان) رو بخون.

فراموش نکن که اموات هم، چشم به راه خیراتند.

 

* نماز دورکعتی والدین، ( مفاتیح الجنان) در ادامه مطلب ببینید:



ادامه مطلب

موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: همه چیزم مادر

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:39 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

یک نفر دلش شکسته بود
توی ایستگاه استجابت دعا
منتظر نشسته بود
منتظر ولی، دعای او
دیر کرده بود
او خبر نداشت که دعای کوچکش
توی چارراه آسمان
پشت یک چراغ قرمز شلوغ
گیر کرده بود
*
او نشست و باز هم نشست
روزها یکی یکی
از کنار او گذشت
روی هیچ چیز و هیچ جا
از دعای او اثر نبود
هیچکس از مسیر
رفت وآمد دعای او
با خبر نبود
با خودش فکر کرد
پس دعای من کجاست؟
او چرا نمی رسد؟
شاید این دعا
راه را اشتباه رفته است
!...

(عرفان نظر آهاری)


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:36 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

                               
  


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:33 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

هر روز صبح در آفریقا آهویی از خواب بیدار می شود !!

 

که می داند باید از شیر تندتر بدود تا خورده نشود !!

 

و شیری که می داند باید از آهو تندتر بدود تا گرسنه نماند !!

 

مهم نیست شیر باشی یا آهو ...

 

مهم آن است که با طلوع آفتاب با تمام توان شروع به دویدن کنی ...


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:30 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
http://axgig.com/images/46854559513152416765.jpg

موضوعات مرتبط: صفحه اصلی

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:23 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
مردی داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت: اگر يك قدم ديگه جلو بروي كشته مي شوي.
مرد ايستاد و در همان لحظه آجري از بالا افتاد جلوي پایش.
مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرش را نگاه كرد اما كسي را نديد.
به راهش ادامه داد. ...
به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشود باز همان صدا گفت : بايست مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعتی عجيب از کنارش رد شد.
بازهم نجات پيدا كرده بود.
مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد : من فرشته نگهبان تو هستم .
مرد فكري كرد و گفت : - اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم کدام گوری بودي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

موضوعات مرتبط: صفحه اصلی

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:20 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

 
 
تا حالا دقت کردید که توی مراسم عرفانی و روحانی و جاهای مقدس چرا شمع روشن میکنن؟
تا حالا به این فکر کردید که چرا روی کیک تولد شمع میذارن و لحظه فوت کردن شمع میگن آرزو کن؟
به نظرتون این کار بی دلیل انجام میشه؟
راز شمع چیه؟
جواب این سوال ها رو اگه بخوایم پیدا کنیم به یه نکته اول باید اشاره کنیم:
عالم خلقت اگه تجزیه بشه به چهار عنصر میرسیم: آب...آتش...باد...خاک...
و در دل این چهار عنصر شعور الهی وجود داره...
اگه موقع دعا کردن جایی باشیم که این چهار عنصر وجود داشته باشن استجابت
دعا به شدت اتفاق میفته...
شمعی که می سوزه این چهار عنصر رو با هم داره:
موم شمع:خاک...
شعله شمع:آتش...
دود شعله:باد...
موم ذوب شده:آب...
وقتی موقع دعا کردن به شمع در حال سوختن نگاه میکنی به شعور الهی متصل تر
میشی و درحالت آلفای ذهنی قرار می گیری...حالتی که در اون به شعور الهی و
خدای درونت وصل میشی...
و دعا به راحتی به عالم بالا میره و به استجابت میرسه اگه با قوانین خیر
هماهنگ باشه...
راز شمع اینه...
برای همین در محراب ها و مکان های مقدس برای دعا کردن شمع روشن میکنن و

روی کیک تولد شمع میذارن و لحظه فوت کردنش میگن آرزو کن...

 

 

 


موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسب‌ها: راز شمع

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 1:9 | نویسنده : بانوی پرتقالی |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شیمی
  • وب سمفونی
  • وب قالب بلاگفا
  • وب رفتن