سفرمون به مشهد همزمان با تولد سارا جون

 

سلام به همه ی شما دوستای گلم ...ببخشید اگه مدتی نبودم .آخه سفر بودم همونطور که گفته بودم .

دیشب رسیدیم خونه . میخواستم بیام پیشتون ولی خیلی خسته بودم فقط دلم میخواست بخوابم . آخه چند شبی بود که نتونسته بودم خوب بخوابم .به خاطر وجود سارای نازنینم که واقعا عاشقشم ... خواهر زاده ی کوچولومو میگم...یه هفته س که به دنیا اومده خوشگلم . اگه بدونید چه قد ماهه ...عین فرشته ها میمونه... طفلی 2شب گذشته بیمارستان بستری بود . به خاطر زردی .خواهر جونمم که قربونش برم با اون وضعیتی که داشت کلی اذیت شد . ولی چه میشه کرد ... بچه داری سختی هم داره دیگه . حالا خدارو شکر که سالمه . زردیشم رو به بهبودیه .

قرار بود 2 هفته پیشش بمونم ولی نشد . آخه این هفته ما میخوایم بریم پابوس امام هشتم ایشالله . واسه همین باید میومدم خونه و واسه ی سفری به این شور انگیزی وسایلمونو آماده میکردم .

خواهر جونمم خدارو شکر تنها نیست . مامان و خواهرم کنارشن تا بهبودی پیدا کنه .

خدایا همه ی عزیزانم رو حفظ کن .

راستی کنار ضریح آقا به یاد همتون هستم . شک نکنید .

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دست نوشته های بانوی پرتقالی
برچسب‌ها: زردی نوزاد پاتوق پرتقالی مشهد امام رضا سارا کوچولو سفر

تاريخ : شنبه 18 مرداد 1393 | 15:26 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.