روزي لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند مي دهم که کامروا شوي :
اول اينکه سعي کن در زندگي بهترين غذاي جهان را بخوري!
دوم اينکه در بهترين بستر و رختخواب جهان بخوابي
و سوم اينکه در بهترين کاخها و خانه هاي جهان زندگي کني
پسر لقمان گفت اي پدر ما يک خانواده بسيار فقير هستيم چطور من مي توانم اين کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمي دير تر و کمتر غذا بخوري هر غذايي که ميخوري طعم بهترين غذاي جهان را مي دهد. اگر بيشتر کار کني و کمي ديرتر بخوابي در هر جا که خوابيده اي احساس مي کني بهنرين خوابگاه جهان است.و اگر با مردم دوستي کني و در قلب آنها جاي مي گيري و آنوقت بهترين خانه هاي جهان مال توست .
نظرات شما عزیزان:
که در روح آشیان دارد
و آواز سر می دهد با نغمه ای بی کلام
و هرگز خاموشی نمی گزیند
و شیرین ترین آوایی ست که
در تندباد حوادث به گوش می رسد
و توفان باید بسی سهمناک باشد
تا بتواند این مرغک را
که بسیار قلب ها را گرمی بخشیده
از نفس بیندازد
من آنرا در سردترین سرزمین شنیده ام
و بر روی غریب ترین دریاها
با این حال؛ هرگز؛ در اوج تنگدستی
خرده نانی از من نخواسته است!
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیلقمانپندحکمت