تاريخ : شنبه 14 تير 1393
| 4:5 | نویسنده : بانوی پرتقالی | امروز جمعه س.جمعه ها همیشه کم حوصله ام. انگار یه غم بزرگ تو دلمه.دلم برای خودمم تنگ میشه انگاری.دلم میخاد پر پرواز داشتم میتونستم خودمو رها کنم تو اسمونا.راحت شم از هر چی که بوی کهنگی میده .زمین وادماش گاهی دلمو میزنن انگار.کاش درکم میکرد اونی که باید درک کنه.من به خاک نمدار زمین هم قانعم.اگر باران ببارد.
موضوعات مرتبط:
برچسبها: جمعهکهنگی
تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1393
| 17:41 | نویسنده : بانوی پرتقالی |